تحــــــــــــــــلیل

در این وبلاگ سعی می شود تحلیل ها ی منصفانه ای از فضای عمومی جامعه ارائه شود

تحــــــــــــــــلیل

در این وبلاگ سعی می شود تحلیل ها ی منصفانه ای از فضای عمومی جامعه ارائه شود

تحــــــــــــــــلیل

خدمت مخاطبان این وبلاگ عرض ادب و ارادت دارم . سعیم این است در مجال موجود، اصل یادداشت ها و مطالبم را که در رسانه های مکتوب و غیر مکتوب دیگر نوشته ام، بازنشر دهم زیرا در رسانه ها معمولا یا سیاست ها ی آن رسانه یا محدودیت هایش اجازه نمی دهد هر آنچه که مسوولیتش را می پذیری، منتشر کنی اما این فضا به این
دلیل که تمام مسوولیتش را شخص نویسنده وبلاگ می پذیرد همه مسوولیت هم بر عهده اوست و هر جا نیاز باشد شخصا پاسخ خواهد گفت. با تشکر حمیدرضا عظیمی

بایگانی

قیلوله به سبک اصولگرائی

حمیدرضا عظیمی | چهارشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۵۳ ب.ظ

30 خرداد 92 شهروند

در همین زمان، در میان این مطالب به ویژه آنها که در رسانه های یک جریان خاص منتشر می شود، استراتژی ویژه ای، قابل رصد است. طیف اصولگرایان افراطی که از آنها به "جریان افراط" یاد می کنیم، هم زمان دو خط خبری را دنبال می کنند. یکی اینکه با شیوه های مختلف، ثابت کنند روحانی اصلاح طلب نیست دیگر اینکه نوع انتخابات بیست و چهارم خرداد را به عملکرد دولت محمود احمدی نژاد مرتبط سازد.

اگر بخواهیم درباره خط سیر رسانه های "جریان افراط"، تحلیل جامعی ارائه دهیم بعید به نظر می رسد بتوان حق مطلب را در یک یادداشت مطبوعاتی، ادا کرد اما به ذکر همین مقدار بسنده و اعلام می کنیم که رسانه های "جریان افراط"، با اتخاذ چنین استراتژی ای، می خواهند ضمن اثبات اصلاح طلب نبودن روحانی از میزان سنگینی شکست اردوگاه اصولگرائی بکاهند و مابقی شکست را هم به عملکرد محمود احمدی نژاد مرتبط سازند.

نگاه به مطلب منتشر شده از قول  حجت الاسلام پناهیان که چند روز پیش در رسانه ای جریان افراط منتشر شد و به صورت وسیع بازنشر یافت، گویای این است که جریان شکست خورده انتخابات 24 خرداد تمام هم و غم خود را برای حصول به نتایج پیش گفته، به کار بسته است.

یکی از رسانه های اردوگاه اصولگرائی در مصاحبه ای که با حجت الاسلام پناهیان انجام داده به نقل از وی آورده است: آقای روحانی در طبقه‌بندی رایج سیاسی یک راست سنتی محسوب می‌شود و جزء بدنۀ عام اصول گرایی قرار دارند- به حدی که اصلاح‌طلبان حاضر نشدند به طور جدی پای کار ایشان بیایند- نمی‌توان این انتخابات را رأی نیاوردن اصولگرایان به معنای عام کلمه تلقی کرد. به هرحال ایشان عضو جامعۀ روحانیت مبارز بودند.

حجت الاسلام پناهیان شاید  فضای سیاسی را خوب رصد نکرده باشد و احتمالا هنگام اعلام مواضع اصلاح طلبان و قرار گرفتن تمام قد آنها پشت سر دکتر روحانی، در حال قیلوله به سر می بردند ظاهرا ایشان هم درهمین وضعیت  به سر می بردند که متوجه نشده چه کسانی از روحانی حمایت کرده اند. شاید ندیده اند فضای غالب در میتینگ های انتخاباتی آقای روحانی چه بوده و چه شعارهائی داده شده است. شاید نشنیده ایشان در زاهدان چه گفته است؛ شاید ندیدند در مشهد در سالن شهید بهشتی چه رقم خورد؛ شاید ندیده اند در آذربایجان، در کردستان، در بلوچستان و در جای جای این مملکت چه کسانی پشت سر روحانی قرار گرفته اند.

حاج آقا پناهیان  گفته اند روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز است، بد نیست حضرت ایشان بفرمایند کدام جامعه روحانیت مبارز؟ آیا عملا جامعه روحانیت مبارزی وجود دارد؟ طی هشت سال گذشته این جامعه چند جلسه تشکیل داده است؟ این چه جامعه ای است که وقتی خبرنگار وی. او. ای با عضو این جامعه (جعفر شجونی) مصاحبه می کند و درباره ستون انقلاب بودن عضو دیگر این جامعه (آیت الله هاشمی) می پرسد، وی با عصبانیت می گوید: این ستون رعشه دارد؛ به رعشه افتاده است و تمام توان خود را در تخریب هم جامعه ای خود به کار می بندد. اگر همه احزاب و جوامع این طور چند شقه باشند که خدا عاقبت تمام احزاب و جامعتین را به خیر نماید.

در جای دیگر آقای پناهیان در تحلیل شکست در انتخابات گفته اند: برخی از کاندیداهای اصول‌گرا به دلیل اینکه متهم به طرف دولت بودن شدند رای نیاوردند، و برخی هم چون نخواستند به شدت با دولت تخریبی برخورد کنند رای نیاوردند. به طور کلی هم هرچند آقای احمدی نژاد صریحاً خود را جزء اصول گرایان نمی‌دانند و اصول‌گرایان به صورت واضح با ایشان در تقابل بودند، منتها مشکلات دولت ایشان به پای اصول گرایان نوشته شد و نامزدهای غیراصول‌گرا در نهایت بی‌انصافی به این اتهام دامن زدند. آقای روحانی اول خود را از صف اصول‌گرایان بیرون کشید و بعد با متهم ساختن رقبای خود به همراهی با جریان دولت رای بیشتری آورد. این اصلی‌ترین عامل تخریب نامزدهای اصول‌گرا بود.

حاج آقا پناهیان، باید بدانند فرار به جلو الگوی قدیمی ای برای رهائی از سنگینی شکست است. این روزها همه سیاستمدار هستند. حالا دیگر همه می دانند "جریان افراط" که ده درصد رای شرکت کنند گان در انتخابات و 5.4 درصد اهالی ایران را در کیسه دارد جریان مطرود کشور است. درست است، می توان این شکست سنگین را به گردن هر فردی انداخت اما یادتان نرود بسیاری ازهمین اصلاح طلب ها طی دو سال گذشته این اعتقاد را پیدا کرده اند که احمدی نژاد اصلاح طلب تر از آنهاست. این را خودشان در جلسات خصوصی می گویند. بدنه جوان اردوگاه اصلاح طلبی که با آنها در ارتباط هستیم نیز چنین اعتقادی پیدا کرده اند. آنها معتقدند رفتاری که طی دو سال گذشته از محمود احمدی نژاد سر زده، کاملا اردوگاه او را از طیف اصولگرائی جدا کرده است طوری که این روزها نه احمدی نژاد خود را اصولگرا می داند نه جامعه او را را در این طیف قرار می دهند. بنابراین رائی که بر ضد اصولگرایان به صندوق ها ریخته شد، خیلی به رفتار سیاسی و کردار و وی مربوط نیست. دوستان اصولگرا اگر می خواهند منطقی باشند، شکست را بپذیرند وبه خود انتقادی روی آورند تا بتوانند با اتخاذ شیوه ای مناسب، جریان خود را بازسازی کنند. فرافکنی فقط  آنها را به سوی تحلیل های غیر واقعی سوق می دهد و این احتمال وجود دارد که با این تحلیل ها شکست آنها دو چندان شود و تا دو سال بعد قوه مقننه را هم از دست بدهند!  

   

 

 

  • حمیدرضا عظیمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی