تحــــــــــــــــلیل

در این وبلاگ سعی می شود تحلیل ها ی منصفانه ای از فضای عمومی جامعه ارائه شود

تحــــــــــــــــلیل

در این وبلاگ سعی می شود تحلیل ها ی منصفانه ای از فضای عمومی جامعه ارائه شود

تحــــــــــــــــلیل

خدمت مخاطبان این وبلاگ عرض ادب و ارادت دارم . سعیم این است در مجال موجود، اصل یادداشت ها و مطالبم را که در رسانه های مکتوب و غیر مکتوب دیگر نوشته ام، بازنشر دهم زیرا در رسانه ها معمولا یا سیاست ها ی آن رسانه یا محدودیت هایش اجازه نمی دهد هر آنچه که مسوولیتش را می پذیری، منتشر کنی اما این فضا به این
دلیل که تمام مسوولیتش را شخص نویسنده وبلاگ می پذیرد همه مسوولیت هم بر عهده اوست و هر جا نیاز باشد شخصا پاسخ خواهد گفت. با تشکر حمیدرضا عظیمی

بایگانی

قدم های اول صادرات، قدم های سیاسی است

حمیدرضا عظیمی | جمعه, ۲۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۴۴ ب.ظ

رئیس هیات مدیره انجمن صنایع نساجی در گفت و گو با شهروند:

قدم های اول صادرات، قدم های سیاسی است

حمید رضا عظیمی/گروه اقتصادی/ صنعت نساجی مطابق تصوری که بر اساس اخبار منتشر شده، به وجود آمده است، صنعتی رو به زوال است اما رئیس هیات مدیره انجمن صنایع نساجی ایران، این موضوع را خلاف واقعیت موجود می داند. وی معتقد است صنایع نساجی در بحرانی ترین شرایط ارزی توانسته است مطابق نیازهای خود، ارزآوری داشته باشد طوری که هیچ بار اضافی برای دولت ایجاد نمی کند. برای بررسی وضعیت صنعت نساجی با محمد مروج رئیس هیات مدیره انجمن صنایع نساجیبه گفت و گو نشستیم که خلاصه آن آمده است:

طبق شنیده ها، وضعیت صنعت نساجی بسیار بد است، آیا اخبار منتشر شده درباره این موضوع صحت دارد؟

این حرف ها و اخبار را از دو جنبه باید سنجید. از یک نگاه اخبار درست است و از نگاهی دیگر غلط. قبل از انقلاب صنعت اول کشور، صنعت نساجی بود و در آن مقطع واحدهای بسیار بزرگ و موفقی داشتیم که نساجی مازندران و ریسندگی و بافندگی  کاشان و چند کارخانه دیگر از آن جمله اند. اول انقلاب برخی از این واحدها را ملی کردند که متاسفانه پس از مدتی، با توجه به شرایط آن زمان، و در راس کار بودن مدیرانی ناتوان و سواستفاده گر، این واحدها که عموما بیش از 1000 نفر نیروی انسانی دارند رو به نابودی رفت. مدیرانی که به ویژه در دوران جنگ گذاشتند، هیچ کدامشان به فکر بازسازی نبودند. بنابراین، آن قسمت که می گویند صنعت نساجی رو به نابودی است مربوط به این واحدها است. هنوز هم تعدادی حدود 70 واحد از آن واحدهای صنعتی باقی مانده اند که عموما زیر نظر بنیاد مستضعفان و سازمان بازنشستگی و تامین اجتماعی هستند که اینها همه  به دلیل بزرگی واحدها، اقتصادی نیست اما بخش خصوصی صنعت نساجی که بیش از 9000 واحد هستند، زنده و فعال به کار خود ادامه می دهند.

چرا واحدهای بزرگ اقتصادی نیست؟

واقعیت این است در کشور ما مسائلی در زمینه کارگری وجود دارد که باعث می شود صنایع، راه کارهائی برای آن پیش بینی کنند. به دلیل مسائل کارگری، صنعت نساجی ما به سمت کارهائی رفته که کارگربری کمتری دارد. طبیعی هم هست این مساله مهمی در صنعت و اقتصاد است که موقعی شما محدودیتی هائی برای اداره واحد های صنعتی به وجود بیاورید، آن واحدها به صورت ناخوداگاه و اتوماتیک به سمت کارهائی می روند که برای آن محدودیت ها چاره ای اندیشیده شود.

به عنوان نمونه رنگ رزی و چاپ، کارگربر است و هزینه زیادی بر واحدهای تولیدی، تحمیل می کند، لباس که آخر کار نساجی است، کارگربری بسیار زیادی دارد. به همین دلیل سرمایه گذارها اصلا سراغ این رشته ها نرفته اند و در زمینه کارهائی مانند فرش ماشینی، موکت و ... سرمایه گذاری کرده اند که کارگربری کمتری دارد. ما درزمینه  تولید الیافت بسیار فعال هستیم و به واسطه آن چیزی حدود 80 ملیون متر فرش ماشینی تولید می کنیم. بالاترین صادراتی که در صنعت نساجی هست مال فرش ماشینی است.

به هر حال بخشی از واحدها به تعطیلی کشیده شده اند اما حتی آنها که متوقف شدند، ماشین آلاتشان متوقف نشده است و افرادی آنها را خریداری کرده اند و در واحدهای کوچک تر، حتی در بخش خانگی به کار گرفته اند.

در حال حاضر میزان تولید، واردات و نیازهای کشور در زمینه صنایع نساجی چگونه است؟

آمار سال 91 که سال مشکل دار صنعت بوده را نمی گویم اما در سال عادی، چیزی حدود 800 میلیون متر تولید داریم اما نیازمان دو برابر این است  که مابقی آن از طریق واردات، قاچاق، بازارچه های مرزی و مسافرانی که به خارج سفر می کنند، وارد می شود. سالی  دومیلیون مسافر خارجی داریم که هر کدام از آنها یک چمدان لباس با خود به همراه می آورند.  چادر مشکی، روسری، پتو حتی  پتوهائی که لای آنها قطعات الکترونیکی، موبایل و از این قبلی کالا ها وارد می شده اما خود پتو که بلااستفاده رها نشده؛ به چرخه مصرف وارد شده است و بسیار ارزان به رقابت با صنعت داخلی می آید.

ارزآوری صنت نساجی چه طور؟ وضعیت خوبی دارد؟  

خدمتتان ارز کردم ارزآوری این صنعت در برخی از ماه ها و سال ها، بیشتر از ارزبری آن بوده است. اینها همه معلوم است ومی توان آن را منتشر کرد. که در سال های گذشته چقدر ارز صرف آن شده و چقدر صادرات داشته ایم و ارزآوری داشته ایم.

در مقطعی هستیم که مشکلات ارزی اظهر من الشمس است. در این مقطع درآمد ارزی کشور، به خاطر تحریم ها، محدود شده است. آیا می توان صنایعی مانند صنایع نساجی جایگزین صنایع ارزآور شود و درآمدهی ارزی کشور محقق گردد؟

به نظر من امکانش هست؛ منتها مساله اساسی این است که باید زیرساختهای این سیستم مانند پتروشیمی، ساماندهی شود. ما سال گذشته بیشترین ضربه را از ناحیه صنعت پتروشیمی خوردیم. زیرا همین آدم هائی که با نام سلطان پترو شیمی در حال محاکمه هستند، مدام می خواستند قیمت ها را بالا ببرند به همین دلیل ضربه زیادی از این ناحیه دیدم.

شما به کشورهائی مانند هند، چین، کره جنوبی، ترکیه نگاه کنید. همه اینها رشد اولیه صنعتی شان از صنعت نساجی بود. چون نساجی نیاز اولیه جامعه است. شما درخیابان آدم گرسنه می بینید اما آدم لخت نمی بینید. گرسنگی پیدا نیست ولی لخت بودن پیداست به همین دلیل همه دنیا نیاز مبری به صنعت نساجی دارند. البته باید محصولات مان با دیگر نقاط دنیا قابل رقلابت باشد که هر چند هنوز وارد سازمان تجارت جهانی نشده ایم اما قاچاقچیان ما را وارد این سازمان کرده اند و ما مجبوریم با محصولات تمام این کشورهای همسایه که امکان قاچاق کالا وجود دارد، رقابت کنیم. به همین دلیل تعهد مکتوب می دهیم که نیازی به ارز نفت نداریم و خودمان می توانیم ارز خودمان را تامین کنیم اما باید مزاحمت ها رفع شود.

برای چنین کاری چه پیش نیازهائی دارید؟

پیش نیاز ما، پیش نیاز مدیریتی است ما در عرض یک ماه 37 بخش نامه ضد و نقیض را رصد کرده ایم؛ اگر بخواهید همه آنها موجود است می توانیم آنها را ارائه کنیم. اینها مسائل مدیریتی است.

در سال 1365 کشور با 5 میلیارد دلار اداره می شد و مشکلی نداشتیم. با پول واردات داشتیم و با همان چرخ اقتصاد را می چرخاندیم. فرض کنیم الان که درآمد نفتی ما حدود 60 میلیارد دلار است از این پول به ما ندهند، هیچ اتفاقی نمی افتد. صنعت نساجی کل نیازش به مواد اولیه یک میلیارد و دویست ملیون دلار است که همه را خودش تامین می کند.

 ببینید ما در بحرانی ترین شرایط، در 11 ماه 660 ملیون دلار صادرات داشته ایم. این یعنی می توانیم. نیازمان نیز همین بوده زیرا در اثر گرانیریا، بازار کوچک شده است. چیز طبیعی هم هست. مردم نگرانند و کمتر خرید مردم می کنند. تورم موجود به علاوه تورم انتظاری، بازار را کوچک کرده است. در حوزه تولید نیز خیلی ها شیفت تعطیل کرده اند باید بر  این نکته نیز تاکید کنم که خیلی از کالاهای ما، کالای لوکس است، شما در چه شرایطی پرده می خرید؟ زمانی که خیالتان راحت باشد. زمانی که نگران گوشت و مرغ و مایحتاج دیگر هستید، پرده عوض نمی کنید.

به هر حال ما صنعت نساجی را به عنوان صنعت مادر می شناسیم. ما در این صنعت با 30 ملیون تومان شغل ایجاد می کنیم . در صنعت خودرو این عدد 240 میلیون تومان است بنابراین حتی مساله اشتغال کشور را هم می توان با سرمایه گذاری در صنعت نساجی، حل کرد. شما تصورتان تا کنون این بوده صنعت نساجی، ورشکسته است. این تصور همانطور که توضیح دادم درباره واحدهای دولتی بزرگ، دردست است اما دلیل دیگرش این است که شما به عنوان یک شهروند  در صدا وسیما و سایر رسانه ها درباره این صنعت چیزی نمی شنوید و هر چه مطلب هست، درباره صنعت خودرو است صنعت عقب مانده و مانند بچه 50 ساله ای که باید دستش را بگیرید. ما کاری به دولت نداریم چیزی هم نمی خواهیم و برای دولت بار نیستیم زیرا خودمان را اداره می کنیم.

شما درباره توان بالقوه صنعت نساجی که توان بالفعل شدن دارد، صحبت کردید. اما بر این نکته هم ذکر کردید که بازار کوچک شده است. آیا نمی توانیم در این بازار کوچک دنبال بازار بزرگ تری بگردیم؟

دقیقا باید همین کار را بکنیم اما باید توجه داشته باشید که مشکلاتی در این مسیر وجود دارد. همین اعداد و ارقام موجود به ما می گوید به فکر صادرات باشیم. توان صادراتی هم داریم اما باید توجه داشته باشید نمی توانیم در بازارهای بین المللی حضور داشته باشیم در حالی که با تمام دنیا در حال جنگیم و به همه دنیا فحش و بد و بیراه بگویم و بعد بگوئیم بیا از ما خرید کن.

به نظر می رسد در صادرات مشکلات زیادی داریم. با این حال، اولویت صادراتی در صنایع نساجی  وجود دارد؟

اولویت ما برای صادرات همسایه ها هستند که فرهنگ مشترک داریم اما باید خیلی بیشتر کارکنیم. عراق را نگاه کنید، صادرات ما به عراق 30 درصد ترکیه است. ترکیه 70 درصد بیشتر از ما به عراق صادر می کند. ما اینهمه در عراق سرمایه گذاری کرده ایم باید از سرمایه گذاری در عراق استفاده کنیم اما دیپلماسی ما دیپلماسی در جستجوی صادرات نیست.

وزارت خارجه در سفرهایشان بیشتر به فکر مسائل سیاسی است تا اقتصادی. آنها هیچ وقت در رایزنی های خود، موضوع صادرات را در اولویت قرار نمی دهند  همین مقدار کم صادرات را هم خودمان دنبالش رفته ایم اما حمایت نمی شویم و نمی دانیم اگر با خریدار در همین مقدار صادراتی که فرضا به آذربایجان داریم دچار مشکل شدیم، چه کسی از ما حمایت می کند و باید چه کار کنیم؟  باید پول کالائی که صادر می کنیم را با چمدان بیاوریم که حتی ممکن است جانمان به خطر بیفتد بنابراین اعتقاد داریم قدم های اول صادرات، قدم های سیاسی است که اگر برداشته نشود ما هم موفق نخواهیم بود.

خوب در کشور ما پول نفت هست بنابراین نباید زیاد نگران باشیم. درست است؟

پول نفت بلای جای صنعت ماست. من نمی گویم پول نفت چیز بدی است اما بهتر است قطع شود. موقعی که یک دولت مطمئن است از محل فروش این کالا 60، 70 یا 100 میلیارد دلار درآمد دارد، دیگر به فکر صنعت نیست. من اشاره به این یا آن دولت ندارم به طور کلی می گویم. نفت و پول نفت چیز بدی نیست اما در مورد صنعت مانند چاقو می ماند که هم می توان با آن آدم کشت هم می توان با آن میوه پوست کند. پول نفت برای ما فعلا به این موضوع منتهی شده که دولت ها ضرورتی نمی بینند کار دیگر ی انجام دهند.

دولت ترکیه در سال 2012 یک میلیون خودور تولید کرد و 800 هزارتای آنها را صادر کرد اما ما فقط ممکلت را تبدیل کرده ایم به یک پارکینگ بزرگ. دولت ترکیه که صادراتی حدود 140 میلیارد دلار در سال دارد، حدود 10، 12 سال پیش هر دو ما حدود 5 میلیارد دلار صادرات داشته ایم. ترکیه اکنون به صادراتی حدود 140 میلیارد دلار رسیده و ما تازه با حتساب میعانات گازی، به 37 میلیارد دلار رسیده ایم.

Ngo ها در تمام دنیا بال مشاوره ای مسوولان هستند. آیا به مسوولان دغدغه های خود را انتقال داده اید یا فرصت های صنعت نساجی را به آنها معرفی کرده اید؟

بسیار زیاد. اول اینکه بعد از شرکت های ساختمانی، انجمن صنایع نساجی 53 سال  قدمت دارد و قدیمی ترین تشکل بعد از ساختمانی ها است. از طرفی با توجه به محدودیت هائی که برای عضویت داریم؛ 400 عضو مقتدر داریم که باید سرمایه شان 50 میلیون تومان به بالا باشد و واحد صنعتی شان، 50 نفر به بالا شاغل داشته باشد. انجمن ما بسیار موفق بوده البته سابقه و توانائی ما را دیگران باید بگویند.

ببینید؛ بحث من توانائی نیست. سوالم این است آیا به زبان مشترکی با مسوولان صنعت رسیده اید؟

ما ارتباطات بسیار خوبی داریم و مشورت های خوبی به مسوولان می دهیم. دائما به وزارت صنایع اطلاعات می دهیم. فقط دو نمونه اش، بررسی وضعیت تولید فرش ماشینی در ایران و مقایسه تطبیقی سیر تحول صنای نساجی و پوشاک در ایران و ترکیه بوده که هر کدام  کار تحقیقاتی دوساله است.

این قبل کارها را انجام می دهیم و به همین دلیل است تنها صنعتی که فقط بخش خصوصی در آن فعال است صنعت نساجی است. سرمایه گذار ه هائی که در ده سال گذشته انجام شده، و سرمایه گذاری های بسیار خوبی بوده عملا در بخش خصوصی است  بزرگترین مجتمع گونی بافی خاورمیانه را داریم اما همین که مردم از آن خبر ندارید یعنی اینکه نگاه وزارت صنعت به ما نگاه پشتیبانی کننده نیست. سال 53 در ایران 270 هزار تن پنبه در ایران تولید شده است که حدود 100 هزار تن را مصرف کرده ایم و 170 هزار تن دیگر رابه نام طلای سفید صادر کرده ایم. فکر می کنید الان تولیدش چقدر شده است؟ بین 40 تا 50 هزار تن.

علتش چه بوده؟

ناتوانی وزارت کشاورزی در اداره این حوزه و سیاست های غلط در حوزه کشاورزی. در مناطق کشت پنبه، طی سال ها مدام کشاورز پنبه کارمان فوت کرده و زمینش به ورثه رسیده و 6 تکه شده است. یکی گندم کاشته؛ یکی جو و ... کسی نبوده که این حوزه را مدیریت کند. در دوران قدیم یک کارشناس آمریکائی را آوردند و کارخانه های پنبه پاک کنی راه انداخته اند و سیاستگذاری کردند و تا تولید به  270 هزارتن رسید اما اگر ولش کنید و به امان خدا رها نمائید، قول می دهم تا 5، 6 سال آینده تولید پنبه نداریم. همین 42 هزار تن که سال گذشته تولید شده، هزار ویک مشکل دارد. وقتی پنبه را جمع می کنیم الیافی که ما به آن الیاف غریبه می گوئیم، وارد آن می شود این الیاف که عمدتا الیاف مصنوعی است وقتی وارد شد و پنبه به نخ و نخ به پارچه تبدیل شد، موقعی که خواستید پارچه را رنگ کنید، رنگ به خود نمی گیرد یعنی کیفیت، پارچه شما کاهش می یابد. ما سی سال است داریم داد می زنیم این سیستم را ما نمی توانیم درست کنیم  و باید وزارت کشاورزی که کارشناس دارد و ... باید راهتمام کند واین اقدام را انجام دهد.

به عنوان سخن پایانی، دورنمای صنعت نساجی چیست؟

با تمام این مشکلات که گفته شد ما معتقدیم صنعت نساجی صنعتی زنده؛ پویا و فعال است . در حقیقت نقش عکس العملی در مقابل سیاست های دولت داریم اگر مسائل و قوانین کارگری ما حل نشود، ما سراغ پوشاک نمی رویم بنابراین پوشاک ما صنعتی نمی شود. به تعداد انگشت دست هم پوشاک صنعتی مانند هاکوپیان نداریم. همان هم مشکلات بسیار زیادی دارد. شما موقعی که هزینه می کنید و برندی را معرفی می کنید برای رضای خدا نیست برای سود است حالا اگر شما بیائید و بگوئید آقای هاکوپیان این پارچه تو فلان قدر است، دوخت تو هم فلان قدر؛ بنابراین باید لباست را به فلان قیمت بفروشی، درست نیست زیرا او می گوید من 50 سال برای جا انداختن این برند، تبلیغات، تلاش و هزینه کردم تا برند بساز و بفروشم اما هیچکس این حرف ها را قبول ندارد. حتی در این زمینه قانون هم دارد. در تبلیغات ما 2 درصد از فروش بیشتر نمی تواند صرف تبلیغات شود. اگر بیشتر تبلیغات کنیم، وزارت دارائی نمی پذیرد از یک طرف می گویند برند بسازید از یک طرفق می گویند هزینه تبلیغات را نمی پذیریم.

به هر حال تا آنجا که کمک کنند ما پیش می رویم هر جا مزاحمتی شد در لاک خود فرو می رویم تا ان مزاحمتها برطرف شود. بنابراین ما آینده را تاریک نمی بینیم.  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حمیدرضا عظیمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی