کدخدامنشی نیاز اردوگاه اصولگرائی
22 خرداد 92
کدخدامنشی نیاز اردوگاه اصولگرائی
حمیدرضا عظیمی/ انصراف نامزدهای ریاست جمهوری تقریبا به مد فضای انتخاباتی تبدیل شده و شاید در زمان باقی مانده تا روز جمعه، انصراف های دیگری هم در میان باشد که البته از قبل هم قابل پیش بینی بود اما نوع کناره گیری برخی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از گردونه رقابت ها، سوالات زیادی را ایجاد کرده است.
دو روز پیش غلامعلی حداد عادل با انتشار بیانیه ای، به زعم خود به نفع گفتمان انقلاب اسلامی انصراف داد و محمد رضا عارف هم که از قبل احتمال کناره گیری اش مطرح شده بود، با انتشار بیانیه ای مشابه و با اشاره به پایبندی خود بر اصول اصلاح طلبی، انصراف خود از ادامه رقابت های انتخاباتی را اعلام کرد.
با این حال هر چند افتراق نظری بین اصولگرایان و اصلاح طلبان وجود دارد اما فعلا هر دو جناح در کناره گیری یک نامزد انتخاباتی، یکسان عمل کرده اند. با این اقدام هماهنگ دوجناح هرقدر که در اردوگاه اصلاح طلبی، وضعیت شفاف شده است اما در اردوگاه اصولگرایان ابهام سایه افکنده و ترجیح منافع شخصی بر منافع جمعی، موج می زند.
شفافیت در اردوی اصلاح طلبان با بیانیه ای که سید محمد خاتمی به نفع حسن روحانی صادر کرد و شورای مشورتی اصلاحات نیز روحانی را به عنوان نامزد اصلاح طلبان معرفی نمود، بیش از پیش نمایان شد و "خطای استراتژیک اصولگرایان" در برخورد با روحانی و انتشار اخباری مجعول، این موضوع را عیان نمود که اصولگرایان در مقابله با اصلاح طلبان روشی را انتخاب کردند که که ظاهرا عواقبش در حال پدیدار شدن است.
به هر روی در چنین فضائی اردوگاه اصولگرایان، با تشتت آرا مواجه شده و حتی سواستفاده از کناره گیری حدادعادل نیز حرف و حدیث را دوچندان نموده است. حداد عادل در بیانیه ای که به مناسبت کناره گیری خود صادر کرده است، مدعی شد به نفع گفتمان انقلاب و جریان اصولگرائی از حضور در رقابت ها کنار رفته است اما در این بیانیه اشاره نکرده است که به نفع کدام گفتمان اصولگرائی؟ زیرا خود اصولگرایان نیز بهتر از هر فرد دیگر می دانند که شکاف چهارگانه ای بینشان به وجود آمده است که هر کدام از نامزدهای موجود در اصل بخشی از آنها را نمایندگی کرده است.
حداد عادل، در پاسخ به این سوال که چرا فرد خاصی را در بیانیه خود، معرفی نکرده تا طرفدارانش به او رای دهند، تنها به ذکر این نکته اکتفا کرده است که نخواستم نظر خود را بر مردم تحمل کنم اما همان زمان که وی نخواست نظرش را به مردم تحمیل نماید محمدباقر قالیباف در تشکر از او بیانیه صادر کرد و این فضای ذهنی را برای طرفداران اصولگرایی به وجود آورد که حداد به نفع او کنار رفته است.
طرفداران قالیباف هم بیکار ننشستند و در استفاده از فضای به وجود آمده گوی سبقت را از دیگران ربودند و در حالی که شایعه شده بود حداد عادل به نفع جلیلی کنار رفته است، پلاکاردهائی در سطح شهر با خود همراه کردند و به نمایش گذاشتند که محتوای آن تشکر از حداد عادل به خاطر انصراف به نفع قالیباف بود؛ طوری که صدا و سیما مجبور شد در بخش های مختلف خبری، مصاحبه حداد عادل را چند بار به نمایش بگذارد که او در این مصاحبه به صراحت بیان می کند به نفع فرد خاصی کنار نرفته است.
اصولگرایان از فضای به وجود تنها یک ظرفیت را به کار بردند که در گفتگوی فعالان مختلف سیاسی این اردوگاه به چشم می خورد. جملگی فعالان سیاسی اصولگرا از عادل به خاطر پایبندی اش به منافع اصولگرایان تشکر کردند و حتی اسماعیل کوثری وی را معلم اخلاق خواند.
با تمام این اوصاف به نظر می رسد حداد عادل نتوانسته است دلیل درست و قابل فهمی برای کناره گیری خود اعلام کند. در نظرسنجی هائی که درباره میزان محبوبیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری منتشر شده است، حداد عادل میزان آرای بسیار پائینی دارد و در هیچ کدام از نظر سنجی های معتبر، وی جایگاه ویژه ای نداشت به همین دلیل به نظر می رسد غلامعلی حداد عادل بیشتر از آنکه به نفع گفتمان انقلاب اسلامی انصراف داده باشد از ترس رای نیاوردن این اقدام را نجام داده است.
کناره گیری حداد عادل اگر هیچ جنبه مثبتی نداشته باشد، حداقل بی اخلاقی افرادی که ادعای اخلاق مداری دارند را به خوبی نشان داد. زیرا افرادی که پیش از این بر ائتلاف 2+1 تاکید داشتند و می گفتند حاصل جمع آن حتما یک خواهد شد، فعلا به عدد دو رسیده اند و ظاهرا نه تنها هیچ کدام از آنها تمایلی به خروج از میدان ندارد که یکی از این نامزدها از فضای به وجود آمده وتبلیغ برای خود نیز استفاده ها، کرده است.
به هر حال شکاف نظری در ائتلاف 2+1 که در مناظرات تلویزیونی به خوبی نمایان شد، همگرائی در اردوگاه اصولگرائی را غیر ممکن می نمایاند مگر اینکه روش کدخدامنشی و ریش سفیدی که عده ای از آنها پایان دوران آن را اعلام کرده بودند، دوباره بر این اردوگاه، مستولی شود.
- ۹۲/۰۴/۲۹